هفت احساس مخربِ مراقبت

 

هیچ‌کس صورتک خندان را به‌عنوان نماد کامل یک مراقب انتخاب نمی‌کند.

مراقبت از یک عزیز بیمار استرس‌زا است و اغلب احساسات مضرّی را برمی‌انگیزد که می‌توانند کار خوب شما را تضعیف کرده و به سلامت‌تان آسیب برسانند. شناخت این احساسات و روش‌های برخورد با آن‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد.

۱. احساس گناه
احساس گناه ناشی از انجام یا گفتن چیزی است که شما آن را اشتباه می‌دانید، یا انجام ندادن کاری که فکر می‌کنید به‌اندازهٔ کافی بوده، یا رفتار نکردن به شیوه‌ای که «درست» می‌دانید — چه برداشت‌های شما دقیق باشند چه نباشند.

احساس گناه به‌ویژه در مراقب فرساینده است، چون اغلب خودتان را بابت خطاهایی سرزنش می‌کنید که خیال‌پردازی‌شده و اجتناب‌ناپذیرند.

احساس گناه در زمانی که باید بهترین مدافع خودتان باشید، مثل یک دشمن عمل می کند که به شما حمله می کند.

استانداردهایتان را از «ایده‌آل» به «واقعی» پایین بیاورید. بیش از هر چیز بپذیرید که احساس گناه در نقش مراقب تقریباً اجتناب‌ناپذیر است. چون نیت شما خوب است اما زمان، منابع و مهارت‌ها محدودند، گاهی احساس گناه خواهید کرد؛ پس به‌جای سرزنش خود، با این فاصلهٔ میان کمال و واقعیت کنار بیایید.

 

۲. رنجش (کینه)
مراقبان اغلب احساس می‌کنند که به آن‌ها مراقبت کردن تحمیل شده و ناراحت‌اند، به‌خاطر کوتاهی‌ها یا بی‌توجهی‌های تصورشده از سوی دیگران، از جمله خواهر و برادرها یا فرزندان بالغ که به اندازهٔ کافی کمک نمی‌کنند.

شما ممکن است  نسبت به شخص تحت مراقبت احساس رنجش داشته باشید مخصوصاً وقتی زندگی تان به‌خاطر مسئولیت‌ها تحت تاثیر قرار گرفته و  یا  خارج از کنترل به نظر میرسد.
تنها صحبت کردن درباره  این احساس پیچیده در حضور یک شخص مورد اعتماد می‌تواند تا حدی رهایی‌بخش باشد.

سعی کنید آن را در دفترچه‌ای بنویسید یا در یک وبلاگ ناشناس بیان کنید. بدانید که رنجش پاسخ بسیار طبیعی و شایعی به مراقبت طولانی‌مدت است و شما می‌توانید این احساس را داشته باشید و همچنان انسان و مراقب خوبی باشید.

 

۳. خشم
برخی افراد خشم خود را بیشتر بروز می‌دهند، اما تقریباً همه گاهی عصبانی می‌شوند.
خشم مزمن و خصومت با فشار خون بالا، حملهٔ قلبی و بیماری‌های قلبی، اختلالات دستگاه گوارش و سردرد مرتبط دانسته شده‌اند.

خشم انباشته و ابرازنشده می‌تواند به افسردگی یا اضطراب بینجامد، و خشمِ منفجرشده می‌تواند روابط را به خطر بیندازد و حتی به دیگران آسیب برساند. مدیریت خشم به نفع سلامت شماست و احتمال اینکه خشم خود را بر عزیزتان خالی کنید کاهش می‌یابد.
به‌جای تلاش برای اجتناب از خشم، یاد بگیرید آن را به‌طرزی سالم بیان کنید.

تمرین‌های سادهٔ تنفس عمیق می‌توانند خشم رو به افزایش را به وضعیتی آرام‌تر هدایت کنند.

از خود بپرسید آیا راه‌حل سازنده‌ای برای موقعیتی که شما را خشمگین می‌کند وجود دارد؟

آیا امکان مصالحه هست؟

 

۴. نگرانی
نگران بودن ذاتاً بی‌ضرر است. اما نگرانیِ افراطی و وسواس‌گونه می‌تواند خواب را مختل کند، باعث سردرد و ناراحتی معده شود و به خوردن بی‌هدف یا کم‌خوری منجر گردد.
اگر متوجه شدید افکار نگران‌کننده در انجام کارهای روزمره یا خواب شبانهٔ شما اختلال ایجاد می‌کنند، چرخه را بشکنید.

سعی کنید یک زمان سنج تنظیم کنید و تصمیم بگیرید که وقتی پنج دقیقه تمام شد، توجه‌تان را به چیز دیگری معطوف کنید. سپس افکار منفی را به سوی جنبه‌های سازنده برگردانید:

چگونه می‌توانید کمک کنید؟

با چه کسانی می‌توانید تماس بگیرید؟

چه راه‌حل‌های ممکن وجود دارد؟

و از جستجوی کمکِ مشاور آموزش‌دیده دریغ نکنید.

 

۵. تنهایی
دوستان شما ممکن است نمی خواهند برای شما مزاحمت ایجاد  کنند، یا ورودشان به زندگی شما را فضولی و دخالت بی مورد می دانند از شما فاصله بگیرند.

نیاز به حضور مداوم شما  باعث می‌شود شما از فعالیت‌های بیرونی کناره بگیرید. اگر با بیمار دچار زوال عقل سروکار دارید، از دست دادن سطح قبلی هم‌صحبتیِ عزیزتان نیز یک فقدان اجتماعی دردناک است.
دایرهٔ اجتماعی‌تان را چه واقعی و چه مجازی گسترش دهید.

با کمک گرفتن از دیگران ترتیبی  بدهید تا حداقل یک فعالیت بیرونی را دوباره به برنامه‌تان بازگردانید.

اگر به‌راحتی نمی‌توانید بیرون بروید، خودتان پیش‌قدم شوید و به دوستان قدیمی زنگ بزنید یا از آن‌ها دعوت کنید.

به پیوستن به گروه‌های حمایتی مربوط به مراقبت یا بیماریِ عزیزتان فکر کنید. در گروه‌های حمایتی آنلاین می‌توانید همدلیِ کسانی را بیابید که دقیقاً می‌دانند شما چه می‌کشید.

 

۶. غم (اندوه)
غم انتظاری احساسی است که مراقبانی که با بیماری مزمن بلندمدتِ عزیزشان کنار می‌آیند تجربه می‌کنند، به‌ویژه وقتی از دست دادنِ توانایی‌ها واضح است (مثل بیماران دچار زوال عقل) یا زمانی که تشخیص بیماری سخت یا پیشرفته ای داده شده که قطعا به مرگ عزیزتان منجر می شود.
بدانید که احساسات شما طبیعی و به اندازهٔ دیگر انواعِ غم دردناک‌اند. به خود اجازه دهید غم را حس کنید و آن را به عزیزتان و افراد حمایت‌کننده ابراز کنید؛ چسباندنِ چهرهٔ شاد، واقعیت را مخفی می‌کند و می‌تواند برای کسی که می‌داند بیمار یا در حال مرگ است ناراحت‌کننده باشد.

۷. تدافعی‌شدن
وقتی کارهای زیادی انجام می‌دهید، طبیعی است که به پیشنهادهایی دیگران- که ممکن است راه حل های بهتری باشند- واکنش نشان دهید.

گرچه هیچ‌کس به‌اندازهٔ شما عزیزتان و موقعیتتان را نمی‌شناسد، دفاع بیش از حد می‌تواند شما را بسته‌نگر کند و ممکن است از کمک واقعی محروم بمانید.
سعی کنید همه‌چیز را شخصی نگیرید.

به‌جای اینکه فوراً خشمگین شوید یا ورود دیگران به مسایلتان را پس بزنید، عهد کنید که اندکی تامل کنید و آن را بررسی کنید.

تصویر کلی را به یاد داشته باشید.

آیا در ایدهٔ جدیدی ارزش و فایده‌ای هست؟

اگر از نقطه‌ای آرام و با اعتماد شروع کنید به نتیجه بهتری می رسید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *