خیلی از مقاله ها درباره مراقبهایی هست که با بیمیلی از عزیزاشون نگهداری میکنن. خیلیها حس میکنن توی این نقش گیر افتادن؛ کسی رو دوست ندارن یا نمیخوان کمکش کنن، ولی به اجبار و بدون لذت عاطفی این کار رو ادامه میدن.
اما کمتر درباره «مراقبتشوندههای بیمیل» حرف زده میشه! کسایی که دوست ندارن کمک بگیرن. پس وقتی این موضوع پیش میاد، خانواده یا مراقبین حرفهای چطور باید باهاش کنار بیان؟
چرا بعضیسالمندان کمک گرفتن رو پس میزنن؟
کمتر کسی دوست داره برای کارای ساده زندگیش به بقیه وابسته باشه. حس استقلال و کنترل برای همهمون مهمه. واسه همین وقتی کسی به سالمندان کمک میکنه، ممکنه واکنششون پر از خشم، انکار یا لجاجت باشه؛ چون دارن حس از دست دادن کنترل رو تجربه میکنن.
«یادتون باشه اگه جای اون فرد بودید، شاید همین رفتار رو نشون میدادید. خودتون رو بذارید جای اون و فکر کنید دلتون میخواست مراقبتکنندهتون چطور باهاتون رفتار کنه؟»
گاهی هم باید قبول کنیم که نمیشه کسی رو تغییر داد. فقط کافیه مطمئن باشیم خطری تهدیدش نمیکنه. اینجوری خودمون هم آرامتر و منطقیتر میشیم.
«مراقبت کردن یک رابطه دوطرفهست.» یعنی مراقبتشونده باید در حد توانش توی تصمیمها نقش داشته باشن. به جای استفاده از کلمه «کمک»، بهتره بیشتر گوش بدیم و اجازه بدیم خودش هم نظر بده.
چهار تیپ رایج مراقبتشوندههای بیمیل
- لجوج و مستقل
این افراد معمولاً نمیخوان کسی براشون تصمیم بگیره. بهتره خیلی دقیق و مهربون بگیم چی دیدیم: مثلاً «چند بار دیدم توی پلهها تعادلت رو از دست دادی.»
اگه رابطه خیلی نزدیک داریم، شاید بهتر باشه پیام رو یک پزشک یا دوست بگه.
از کارای کوچیک شروع کنیم؛ مثلاً پیشنهاد یک نفر برای کمک در کارای خونه، نه آمدن یک پرستار تماموقت. - کسی که انکار میکنه
بعضیا واقعیت رو نمیپذیرن چون براشون خیلی سنگینه. اصرار زیاد معمولاً نتیجه نداره. بهتره گفتگو رو با آرامش و بدون برنده و بازنده پیش ببریم و صبور باشیم تا خودش در زمان مناسب پذیرای کمک بشه. - کنترلگر
وقتی کسی حس میکنه کنترل زندگیش داره از دست میره، طبیعیه که مقاومت کنه. گوش دادن و همدلی خیلی کمک میکنه.
میشه بهش گفت: «میدونم سختت میشه وقتی تصمیمات رو من میگیرم و متأسفم.» این کار کمک میکنه حس کنه حرفش شنیده شده، حتی اگه تشکر فوری نکنه. - کسی که مشکل حافظه یا شناخت داره
آلزایمر و زوال عقل واقعاً ترسناکن. برای همین خیلی وقتها این افراد به شدت مقاومت میکنن. در این شرایط باید فوقالعاده آروم و محتاط بود.
گاهی بهتره پزشک براشون توضیح بده تا راحتتر بپذیرن. ولی اگه بیماری خیلی پیشرفته باشه، باید قبول کنیم که همه چیز قابل توضیح یا فهم نیست.