جلسه ۱۸ دی ۱۴۰۰
به نام یاری دهنده دل ها
کارشناسان: رحیمی- آقایانی- فرهندی- میرنسب
جمله روز : شاید انجام کاری برای شما سخت باشد ولی سخت بودن با غیر ممکن بودن متفاوت است و با آن هم معنی نیست.
در این جلسه در ادامه جلسات قبل که درباره نیاز های برآورده نشده صحبت کردیم، به بررسی مساله ای که یکی از شرکت کنندگان مطرح کرده بود پرداختیم.
مریم گفته بود: حس می کند که خودش را نادیده میگیرد
وقتی به چیزی نیازداشته با شرمندگی و احساس گناه از پدرش می خواسته تهیه کند و الان همین مساله را با همسرش دارد
علاوه براین مریم گفت: من کودکی خیلی آزادی داشتم مادرم سختگیر نبود و درواقع خیلی هم آسون گیر بود پدرم هم منطقی بود من خیلی مستقل بودم و دوست داشتم کارهامو خودم به تنهایی انجام بدم همه کاردستی هامو بافتنی هامو تنهایی انجام میدادم ونمره خوبی هم میگرفتم و الان وقتی میبینم کسی وابسته به کس دیگه ای هست واقعا حرص میخورم دقیقا الان باخانواده ای هستم که همینطور هستن حالا من باید چطور این حس بدم رو واین گفتگوی درونیم رو خاموش کنم تابه آرامش برسم.
کارشناس خانم آقایانی در مورد دلایلی که ما از ابراز نیاز خود صرف نظر می کنیم گفتند:
- خود را لایق نمیدانیم
- فکر میکنیم اگر خواسته خود رو مطرح کنیم دیگران در مورد ما قضاوت میکنند و به نسبت این قضاوت رفتار مناسبی نخواهند داشت مثلا سرزنش میکنند یا ما را رها میکنند
- فکر می کنیم که وضعیت مناسب نیست و مسائل مهمتر از مسئله یا موضوع من وجود دارد. اولویت با موارد دیگر است و من میتوانم صبر کنم و خواسته ام را به تعویق بندازم یا اصلا حذف کنم به دنبال این افکار ممکن است احساس خشم را تجربه کنیم
- گاهی هم جلب توجه میتواند نقش داشته باشد اینکه من به نظر دیگران خوب و شایسته باشم. رفتار های ما باعث می شود که توقعات دیگران نیز شکل بگیرد
مریم با توجه به توضیحات داده شده تایید کرد که :
ازقضاوت شدن میترسد زیرا در کودکی، می دیده است که وقتی مادرش برای خودش خریدی انجام می داده مورد قضاوت خانواده همسر قرار می گیرد
در نتیجه این افکار، مریم سعی می کند که تمام نیاز های فرزندان خود را برآورده کند حتی به قیمت اینکه خودش چیزی نداشته باشد.
علاوه بر این مریم اضافه کرد که در خانواده پدر، به عنوان الگو به سایر دختر ها معرفی میشده است. شخصی که زیاد کمک می کند ولی توقعات کمی دارد.
بحث در این برنامه نشان داد: بعضی تشویق ها مانند الگو کردن در رفتارهایی مانند قناعت و اعتراض نکردن موجب می شود تله های ایثار و اطاعت در شخص پایدار شوند. ما نمی توانیم ابراز نیاز داشته باشیم چون رفتار ابراز نیاز با طرحواره ای که در ما شکل گرفته است در تضاد است.
مریم تایید کرد که بین دو راهی است و نمی داند که باید به صورت شخصی که قانع است و مورد تشویق و تایید جامعه می باشد باید عمل کند یا خشمی را که در اثر عدم ابراز نیاز ها دارد را برطرف کند.
در ادامه مریم گفت با وجود اینکه از حمایت همسر برخوردار است ولی همیشه احساس گناه دارد. او نه تنها در مورد مسایل مادی که هزینه دارد احساس گناه می کند بلکه در مورد انجام امور نیز به همین وضع دچار است یعنی همیشه سعی می کند بدون سر و صدا، مسوولیت زیادی را به عهده بگیرد، تا دیگران در آسایش باشند و اگر این کار را نکند دچار احساس گناه می شود.
کارشناس برنامه نداشتن اعتماد به نفس را هم علت دیگری دانستند. شخص در این حالت در یک دور باطل قرار می گیرد.
مریم در مورد اثرات این وضعیت بر مراقبت از سالمند و احساساتی که تجربه می کند گفت:
چون هیچوقت اعتراضی ندارد، اطرافیان سالمند فکر می کنند که مریم به مراقبت کردن راضی است و هیچ مشکل و ناراحتی ندارد. حس قربانی بودن خشم گریه دلسوزی برای خودم دارم.
در این باره کارشناس برنامه گفتند: قدم هایی که میتواند به ما کمک کند تا از ترس سرزنش و تنبیه فاصله بگیریم:
- یاد بگیریم ” نه” بگوییم. یعنی اگر پیشنهادی را نامناسب می بینیم توان نه گفتن رو داشته باشیم
- نظرات و پیشنهادات خود را در مورد یک موضوع بیان کنیم
- در رابطه با افراد مغرور و خودخواه نیازهای خود را نادیده نگیریم
بحث و گفتگوها در زمینه شرایط مراقبت به این نتیجه رسید که:
- نباید آنقدر مسوولیت زیادی را در مراقبت کردن به عهده بگیریم که جایی برای دیگران نماند( دیگران عادت کنند که از وظایف خود شانه خالی کنند، مراقبت دیگران بی کیفیت به نظر برسد و …)
- نباید آنقدر مسوولیت زیادی را در مراقبت کردن به عهده بگیریم که سالمند نیز به ما وابسته زیاد شود یا راحت طلبی را بدون ملاحظه شرایط ما انتخاب کند.
- نباید آنقدر مسوولیت زیادی را در مراقبت کردن به عهده بگیریم که سالمند ما را قربانی راحت تر بودن دیگران کند.
- می بایست نیاز خود را برای داشتن کمک در مراقبت مطرح کنیم و به دیگران سهم دهیم، هر چند که کوچک باشد. برای این منظور از ساعات و روز های کم می توانیم شروع کنیم. حتی می توانیم در شرایطی که خطری سالمند را تهدید نمی کند، دقایق و ساعاتی را سالمند را تنها بگذاریم.
- تمامی افراد نیازها و مسایلی در زندگی دارند اما بعضی افراد با از خودگذشتگی بیشتر از حد، سبب می شوند که مسایل شان کوچک به نظر برسد و دیگران مسوولیت کمتری به عهده بگیرند. ما نباید طوری مراقبت را انجام دهیم که جای خالی دیگران را پر کنیم و مسوولیتی که آنها بر عده نگرفته اند را به دوش بکشیم.
مریم در این باره گفت: بیمار بودن اطرافیان سالمند( جسمی و روانی) و خصوصیاتی که مریم دارد مانند بیان نکردن ناراحتی ها، اخبار بد و بدگویی نکردن در مورد اقوام سبب می شود که سالمند روحیه بهتری داشته باشد و لذا مراقبت مریم و زندگی با مریم را به مراقبت دیگران ترجیح دهد. علاوه براین سالمند با داشتن افکار منفی، بمار شده است.
نکات پایانی:
- به عهده گرفتن مسوولیت زیادتر از سن رشدی در کودکی و الگو بودن برای دیگران گاهی سبب می شود، این روند را در بزرگسالی نیز ادامه دهیم( در مورد مریم نیاز به بررسی بیشتر است)
- شاید ما نتوانیم در کوتاه مدت و خیلی سریع اخلاق و رفتار سالمند و یا اطرافیان را تغییر دهیم ولی می توانیم با کمک خواستن از دیگران، از خود مراقبت بیشتری کنیم و در طول زمان رفتارهای آنها را نیز تغییر دهیم، یعنی وابستگی سالمند را کمتر(گاهی سالمندان دچار کاهش اعتماد به نفس ، ترس از تنها ماندن و تمارض کردن برای دریافت مراقبت بیشتر می شوند) و مسوولیت پذیری اطرافیان را بیشتر کنیم.
- در مورد دو راهی مطرح شده می بایست به این فکر کنیم که ایثار و خشم می تواند سلامتی را به خطر بیاندازد، داشتن تایید اجتماعی خوبست اما نباید به قیمت از دست رفتن سلامتی باشد.
با سلام من خودم ایثار کردن را دوست دارم تا الان خیلی کارهای تک تک خانوداه ای خود وبچه هام رو خودم با رضایت انجام
دادم یه جورایی مادر خواهر وبرادرهام بودم. مادرم من را رقیب خودش می دونه هميشه با من سر لج دارد . وکسانی که من را قضاوت بد می کنند بدم میاد و ازشون دوری میکنم