به نام خدا
در این جلسه، کارشناسان مهرپیشگان و مراقبین عزیز ( گروه اول)، به معرفی خودشان پرداختند.
کارشناسان، مسئولیت هایی را که در طرح مهرپیشگان به عهده دارند به صورت مختصر بیان کردند.
مراقبین، مقداری در مورد خودشان، اینکه چند سال است مراقبت می کنند، مراقبت از چه افرادی را بر عهده دارند و شغل خود صحبت کردند.
خانم رحیمی به صورت خلاصه امکانات سایت مهر پیشگان را که شامل موارد زیر بود بیان کرد:
۱- تا لار گروهی آنلاین که حتی الامکان هفته ای یکبار جهت آموزش و پرسش و پاسخ در مورد موضوع سلامت روان تشکیل می شود.
همچنین بر اساس نیاز مراقبین، جلساتی برای پاسخ به سوالات تغذیه بر گزار خواهد شد. در این تالار فقط امکان چت به صورت نوشتاری و ارسال عکس است. همچنین امکان برگزاری جلسات فعلا در محیط های دیگر مثل تلگرام و واتس آپ وجود ندارد.
۲- تالار های گفتگوی غیر هم زمان ( مراقبت از سالمندان- مراقبت از سلامت روان- سخن مهر پیشگان) که در آن پرسش و پاسخ به صورت غیر هم زمان است و هدف آن، افزایش همکاری و حمایت گروهی ، آشنایی با نیاز های مراقبین و به اشتراک گذاشتن دا نش و تجربه است.
۳-محتوای آموزشی که در آن مطالب آموزشی در زمینه سلامت روان و مراقبت از سالمندان وجود دارد.
۴- ویدئوها که اغلب به موضوع سلامت روان مراقبین با تاکید بر مشکلاتی که این عزیزان است می پردازد.
مصوبات:
۱-مراقبین عزیز سعی کنند طبق برنامه های اعلام شده ، در سایت فعالیت کنند به طور مثال تا زمان رسیدن جلسه دوم حداقل ۳ ویدئو ببینند.
۲-هر زمان به سایت مراجعه کردند در قسمت دیدگاه حضور خود را اعلام کنند تا خانم رحیمی متوجه حضور ایشان شوند.
۳- حضور و فعالیت در سایت به صورت امتیازی برای مراقبین ثبت خواهد شد که در نهایت به صورت هدیه ای تقدیمشان می شود.
۴- پاسخ به سوالات بخش تغذیه ، علاوه بر اینکه به صورت نوشتاری صورت می گیرد، به صورت صوتی بر روی سایت تا جایی که امکان دارد گذاشته شود.
۵-مراقبین عزیز، قبل از برگزاری جلسه آنلاین نحوه ورود به سایت را تمرین کنند و قبل از ساعت ۶ در تالار حضور داشته باشند تا از زمان جلسه نگذرد و بتوانند از همه محتوای جلسه استفاده کنند.
سلام و وقت بخیر .من نمیدونم آیا باید خاطره مراقبت از سالمند رو اینجا بنویسم یا نه ولی مینویسم امیدوارم درست باشه.من در دوران نوجوانی تجربه مراقبت از مادر بزرگم را داشتم .هنوز هم صداش توی گوشم هر کاری براش میکردم میگفت الهی که رستگار بشی.و الان در سن میانسالی مراقبت از پدرپیرم را البته با خواهر و برادرم به عهده دارم.تجربه من مربوط به ۴ سال پیش هست که پدرم سکته کرده بود و بیمارستان بستری بود .برای انجام مشاوره با ویلچر به درمانگاه بردنش من هم همراهش بودم .هنگام برگشت هر چه صبر کردم کسی نیومد دنبال ما و من خودم ویلچر پدر را هل دادم تا برگردیم به بخش .قسمتی از مسیر سراشیبی تندی داشت و من ناشی فکر میکردم راحت میتونم مسیر را طی کنم ابتدای راه محکم دسته های ویلچر را گرفتم تا به خیال خودم سریع سراشیبی را طی کنم .باورتون نمیشه یک نفر که اصلا نفهمیدم از کجا اومد و من واقعا معتقدم خدا رسوندش سریع ویلچر رو از من گرفت و ماهرانه چرخهای جلویی رو بالا گرفت و پدرم از سراشیبی پایین آورد و گفت اگر اون جور که تو میخواستی بیایی اومده بودی خودت و ویلچر و پدرت هر سه کله پا میشدید.
شک ندارم چه دعاهای مادربزرگم در اون سالها و چه پدر پیرم این روزها گره های زیادی رو از زندگیم باز کرده که شاید حتی من اصلا متوجه وجودشان نبودم.
پاینده و برقرار باشید.